منو اصلی
ضوابط سه سازمان بیمه گر
آخرین مقالات من
پیوند های سایت
امکانات
*توجه: آمار بازدید به ازای هر شخص می باشد،
به این معنی که به ازای هرچندبار بازدید سایت در طول یک روز توسط یک نفر، به تعداد آمار بازدید فقط یکی اضافه می شود


افراد آنلاین: 4 نفر
بازدید امروز: 443 نفر
بازدید دیروز: 505 نفر
تعداد کل بازدید: 905384 نفر

مشاهده شماره خبر1567

عنوانگزارش نشست مشترك ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندران با پزشکان خارج از طرح پزشک خانواده
متن

اين جلسه در روز چهارشنبه 14/12/92 رأس ساعت 13 با حضور پزشكان عمومي خارج از طرح پزشك خانواده از شهرهاي مختلف استان مازندران و دكتر جان بابائي رئيس و قائم مقام وزير بهداشت در دانشگاه علوم پزشكي مازندران و رییس ستاد اجرایی طرح در استان، دكتر شيخ رضايي «رئيس شوراي هماهنگي سازمان هاي نظام پزشكي استان مازندران،  دكتر اعرابي «معاون بهداشتي» دانشگاه و دكتر برزگر نژاد «معاون درمان» دانشگاه، در تالار «قلم» دانشگاه علوم پزشكي مازندران برگزار گرديد، و در آن مسايل و مشكلات مختلفي كه با اجراي طرح پزشك خانواده در استان مازندران بخصوص براي مردم و پزشكاني كه در طرح شركت نكرده اند بوجود آمده، بررسي شد. جلسه با سخنان جناب دكتر «شيخ رضايي» رييس شوراي هماهنگي نظام پزشكي هاي استان مازندران، كه براي تشكيل اين جلسه تلاش زيادي نموده بودند، آغاز گشت. ايشان با تشكر از جناب دكتر «جان بابايي» رييس محترم دانشگاه علوم پزشكي مازندران براي حضور در جلسه، تأكيد نمودند كه ايشان همواره در جلسات مختلف مدافع حقوق پزشكان خارج از طرح بوده اند. همچنین در ادامه فرمودند كه براي ادامه طرح باید امكانات كافي وجود داشته باشد تا بتوانيم پزشكان داخل و خارج طرح را حمايت نماييم. از جمله اينكه پزشكان خارج از طرح بايد قرارداد FFS داشته باشند و اين دو گروه خارج و داخل طرح بطور موازي كار كنند و مزاياي طرح را افزايش دهيم تا آن دسته كه خارج از طرح هستند، اگر ترغيب شدند به طرح ورود كنند. از طرفي ما كمبود پزشك داريم و بسياري از مردم بدون پزشك مانده اند و به همين دليل مجبور شده اند جمعيت تحت پوشش را تا رقم غيرمنطقي 3000 افزايش دهند، درحاليكه الويت اين است كه اين جمعيت تا مثلاً 1500 كاهش يابد.

سپس دكتر «جان بابايي» رييس محترم دانشگاه علوم پزشكي طي سخنان كوتاه فرمودند كه هماهنگي خوبي بين هيئت رئيسه دانشگاه و سازمان نظام پزشكي وجود دارد. در آغاز طرح خودم جزو هيئت رئيسه بوده و با اين شكل اجراي طرح مخالفت كردم. در حال حاضر بطور مرتب طرح را آسيب شناسي مي كنيم .

بدليل اينكه طرح مصوبه دولت و مجلس است،  فعلاً اجازه توقف طرح را نداريم. خوشبختانه مصوبه ستاد اجرايي كشوري را كسب كرده ايم كه اگر مصوبات استاني تا يك ماه از طرف ستاد كشوري پاسخي دريافت نكنند، خودبخود در استان اجرايي شود. ما نمي خواهيم هيچ گروه پزشكي آسيب ببيند. اكنون پزشكاني در اين جمع هستند كه پيش از تولد ما در حال طبابت بودند و ما نمي خواهيم اينها دچار مشكل شوند. بحث هم تنها بحث درآمد نيست، بلكه مسئله حيثيتي است. ما با نگاه انتقادي با اين طرح برخورد كرديم، اما ممكن است بدليل توقف احتمالي طرح، مجلس حتي وزير را زير سوال ببرد! البته ما اين آمادگي را در مجمع نمايندگان استان به اين عزيزان داديم و ايرادات طرح را مطرح نموديم. در حال حاضر 166 پزشك كم داريم و تمام مشكلات را طي سه صفحه آسيب شناسي به وزير ارائه داديم.

صحبت هاي حاضرين:

* دكتر محمد زاده از ساري: ضمن تشكر از دكتر جان بابايي و دكتر شيخ رضايي، 54 سال سابقه طبابت دارم و انتظار دارم همانند آنچه شنيده ام كه در بابل دستور دارو و پاراكلينيك پزشكان خارج از طرح را در دفترچه ها مي پذيرند، در ساري هم اينگونه شود. همچنين طبق اظهارات وزير بهداشت، قرار است در هر استان كشور فقط يك شهر در سال آينده مجري طرح باشند و بهتر است مازندران نيز از اين مسير پيروي كند.

* دكتر كلانتري از ساري: بخاطر محدوديت هاي خود طرح، برخي پزشكان مثل MMT نمي توانند وارد طرح شوند، اما قرارداد بيمه با آنها (FFS) لغو شده است.

* دكتر شمسي زاده از ساري: ضمن تشكر از دكتر جان بابائي و دكتر شيخ رضايي براي تشكيل جلسه، معلوم نيست چرا از اعلام اينكه طرح در استان هاي مازندران و فارسي بصورت «پايلوت» اجرا مي شود ابا دارند. درحاليكه اين مسئله واضح است و در بسياري از جلسات نيز بطور غيرمستقيم به اين مسئله از جانب مسوولين اشاره شده است. طبق برنامه پنجم توسعه، اجراي پزشك خانواده به شكل «عام» مطرح شده، نه خاص. و گفته شده طرح ملي است و بايد امكانات بيمه اي به سمت پزشك خانواده سمت و سو داده شود. ولي با توجه به عدم فراگيري طرح، اصلاً نمي توان بدان طرح ملي اطلاق نمود و لذا طبق اصول علمي، براي اجراي طرح هاي پايلوت، اجرا بايد داوطلبانه باشد و بايد اصل بر «استدلال و اغنا» باشد، نه زور و تحميل. يعني افراد بدون اجبار وارد طرح شوند. پس نبايد اصلاً قراردادهاي بيمه لغو مي شد در حقيقت اجراي طرح در استان بر مبناي «اجبار» بوده، نه استدلال و اغنا! لذا ما خواهان برقراري مجدد FFS براي پزشكان و مردمي كه هنوز به هر دليل وارد طرح نشده اند مي باشيم. وزير تعاون درخواست ما در این مورد را براي مديرعامل بيمه ها ارسال نموده و مديركل درمان غيرمستقيم تأمين اجتماعي در پاسخ به تقاضاي برقراري مجدد FFS طي ارسال نامه به انجمن فرمودند كه اين مسئله در گرو مجوّز ستاد اجرايي كشور است و بايد از اين مجرا اقدام شود.

* دكتر شفائي از ساري: «ما مي خواهيم اگر در خانواده اي فردي مريض شد، آن خانواده جز رنج مريض داري رنج ديگري نداشته باشد» دقيقاً به همين دليل، ما نه تنها مخالف طرح پزشك خانواده نيستيم، بلكه از سال ها پيش به دنبال اجراي آن بوده ايم، اما اصرار داشتيم كه شأن بيمار و پزشك حفظ شود. حتي براي اثبات عدم مخالفت خود ابتدا در طرح ثبت نام نموديم. اما پس از مطالعه طرح متوجه شديم كه اين طرح نمي تواند برطرف كننده مشكلات سلامت باشد. لذا دیگر در طرح مشاركت نكرديم. ما حتي ايرادات طرح را از همان ابتدا بصورت مكتوب به همراه راه حل هاي آن براي مسوولين فرستاديم. اما زماني كه اخیرا از زبان رييس محترم دانشگاه و وزير محترم كه هر دو منتقد طرح بوده اند شنيديم كه اين طرح با قوت و قدرت در مازندران ادامه مي يابد، به اين نتيجه رسيديم كه ديگر تلاش براي اصلاح طرح فايده اي ندارد و بايد ما هم به فكر خودمان باشيم. پس راهي جز برقراري مجدد FFS براي امثال ما وجود ندارد. ما حتي به دعوت وزير بهداشت لبیک گفتيم و  با صرف زمان و انرژي بسيار بسيار زياد پروتكل جامع و اصلاحي براي اجراي طرح داديم كه معلوم نيست سرنوشتش چه شد! دكتر شفايي با اشاره به تعداد زيادي برگه هاي بيمه كه با خود آورده بود گفت: اين برگه ها مربوط به كساني است كه به اينجانب مراجعه نموده و تمام مخارج درمان خود را بطوركامل از جيب پرداخت كرده اند. اصلاً اگر قرار شد از هر استان يك شهر مجري طرح باشد، آيا قراردادهای FFS در كل آن استان ها لغو مي شود؟ FFS قرار بود زماني برداشته شود كه طرح در سراسر كشور اجرا شود. در این میان تكليف مسافران چيست؟ تكليف روستائياني كه دفترچه تأمين دارند چه مي شود؟ تکلیف کسانی که به هر دلیل در طرح شرکت نکرده اند چه میشود؟ با برقراري مجدد FFS حق اين بيماران نيز داده مي شود و البته از آنجا که به نظر می رسد اعلام مکرر اینکه بیمه ها در این طرح ضرردهی داشته اند خیلی به حقیقت نزدیک نباشد، ما نبايد به اين دلخوش باشيم كه خود بيمه ها اقدام به اين مهم بنمايند، بلكه بايد تحت نيرو و فشار از جانب شما باشد جناب دكتر جان بابايي. اين كار مفر قانوني هم دارد.

* دكتر پيروزنيا از ساري: من نمي دانم آيا يك آمار از رضايتمندي مردم گرفته شده يا نه. اما به هر طريق شده، حتي با شنود در مطب ها، مي توانيد ببينيد كه مردم چقدر از اين طرح ناراضي هستند و چگونه در مورد مسببين اجراي آن حرف مي زنند.

* دكتر حسن زاده از ساري: همانگونه كه مي دانيد، به دلايلي، از جمله عدم امنيت اطلاعاتي، نيروهاي مسلح وارد طرح نشدند. سوال من اين است كه آيا اين عدم امنيت در مورد بيمه هاي ديگر و مشاغلي چون مشاغل قضايي که زیر پوشش بیمه های دیگری هستند، صدق نمي كند؟ مطلب بعدي اينكه اين طرح ملي نيست. وقتي طرحي ملي باشد كه نبايد براي آن «ثبت نام» و حضور «داوطلبانه» در نظر بگيرند. مسئله بعدي اينكه مطب پزشكان خانواده بصورت محيط بسته اداري درآمده است كه مي آيند و چهار ساعت باز هستند و از اين 4 ساعت، دو ساعت وقت مي دهند و بعد دفتر نوبت را مي بندند و درنتيجه در اين مطب ها، بيماران فقط 2 ساعت از 24 ساعت مي توانند از «حق» بيمه خود استفاده كنند و بدين ترتيب اين مطب ها و همكاران، دافعه ايجاد مي نمايند. همچنين، هدف اصلي طرح درمان محوري نيست، بلكه سلامت محوري است و قرار بود با برقراري «سيستم ارجاع» بهينه و صحيح، به اين مسئله كمك شود كه متأسفانه با تبصره هايي كه در سازمان هاي بيمه گر گذاشته شده، اين هدف اصلي و اجراي طرح در سطوح 2 و 3 به فراموشي سپرده شده است. در نهايت به نظر مي رسد در حال حاضر متقاعد كردن سازمان هاي بيمه گر به برقراري FFSدر كنار پزشك خانواده، تنها راه حل مشكلات پزشكان و مردم باشد.

* دكتر عادل از بهشهر: بايد ابتدا فرهنگ سازي و زير ساخت ها فراهم مي شد كه نشد. و بدین ترتیب، بعد از 30 سال، قرارداد بيمه ها با امثال من لغو شد. امروز قداست پزشكان عمومي زير سوال رفته. بيمار حتي پزشك خانواده خود را نمي شناسد. وقتي 3500 نفر سهميه گذاشته مي شود، پزشك خانواده چقدر مي تواند براي بيمار و سلامت او وقت بگذارد؟ ببينيد بيمار براي انجام انواع پاراكنيك و سونوگرافي و ... مثل بقالي ها چگونه با پزشك چانه مي زند! پزشك مثل كارمند كار ارباب رجوع را انجام مي دهد. در بهشهر با 000/110 نفر جمعيت مشمول طرح، فقط 000/75 نفر تحت پوشش طرح قرار گرفته اند. باقي بيمه شده ها چه تقصيري دارند؟ مگر 30 سال پيش هنگام قرارداد، به من گفته اند كه قرار است روزي چنين طرحي پياده شود؟! كجا در آموزش و پرورش، آموزش آن داده شده؟ ارتباط انساني و لذت كار از ما گرفته اند. اميدوارم اين جلسه بار كافي داشته باشد.

* دكتر پورگلي از قائمشهر: من 17 سال سابقه كار در اصفهان دارم و در حال حاضر و از شش ماه پيش به قائمشهر آمده ام. از پزشكان خانواده فقط انتظار مهر زدن دارند و اين طرح باعث شده مردم تخصص گراتر شوند. خودم و بيمارانم به دليل لغو قراردادها دچار مشكل شده ايم.

* دكتر بخشنده از تنكابن: از سال 82 وارد MMT شدم. در زمان شروع طرح، 21 نفر از 401 پزشك MMT اعلام آمادگي براي ورود به طرح كردند، كه با توجه به قوانين 02 (و اساسنامه MMT) به ما اجازه ورود ندادند و بعد از آن، 30 سال سابقه خدمت ما ناديده گرفته شد و لغو قراردادمان كردند.  

 

 

اكنون ما مثل جذامي ها شده ايم! مردم فكر مي كنند ما مشكلات اخلاقي و ... داريم كه ديگر نمي توانيم در دفترچه هايشان تجويز كنيم. اين چند صد نفر MMT كه نمي توانند وارد طرح بشوند، چرا نبايد اجازه تجويز داشته باشند.

* دكتر صفا از تنكابن: براي پزشكان، مسئله مالي زياد مطرح نيست چون بدليل هوش بالا مي توانند از راههاي ديگر خيلي بيشتر به پول برسند. اما شأن پزشكان از بين رفته. پزشكان خانواده تبديل به پزشك مهرزن شده اند و ما هم كه نمي توانيم دارو و پاراكلينيك در دفترچه ها بنويسيم.

* دكتر فرهنگي از ساري: 25 سال سابقه كار در جنوبي ترين قسمت ساري را دارم. برخلاف برخي از دوستان، فقط از طريق طبابت زندگيم را مي چرخانم. اما سال پيش با يك SMS لغو قرارداد شدم. فرزند دانشجويي دارم كه در تهران درس مي خواند و هزينه زندگي در تهران را همه شما مي دانيد. به دليل اينكه در اورژانس شاغل هستم و وسعت مطبم كم است، در طرح شركت نكردم. اكنون به دليل لغو قرارداد با بيمه ها دچار كاهش درآمد شده ام. تكليف من چيست؟

* دكتر فلاح زاد از ساري: 20 سال سابقه كار در ساري دارم. مي خواستم بدانم اولاً چرا پزشكان شاغل در شبكه بهداشت بايد در پزشك خانواده شركت كنند؟ آيا آنها تابحال در ساعات كاري خود بيكار بوده اند؟ پس در حقيقت آنها اكنون دو شغله هستند و از زمان كار خود كه بايد صرف مسايل بهداشتي شود استفاده مي كنند. دوم اينكه تفاوت «پزشك» معين با من پزشك غير خانواده كه در يكصد متري او بيمار ويزيت مي كنم چيست؟ چرا او مي تواند از FFS استفاده نمايد، اما من نمي توانم؟ جناب دكتر جان بابائي فرمودند ما هر هفته جلسه داريم. مي خواستم بدانم نتيجه اين جلسات براي من چه بوده؟ آيا نتيجه اي جز افزايش وظايف و كار براي پزشك خانواده داشته است؟ برقراري مجدد FFS حس رقابت بين پزشكان آزاد و خانواده ايجاد مي كند.

* در اين زمان دكتر شيخ رضايي فرمودند كه اين جلسات نتيجه همان جلسات هفتگي است. در مورد برقراري FFS نيز دكتر جان بابايي همين نظر را دارند و آن را دنبال خواهند كرد.

* دكتر امامي از قائمشهر: پزشك MMT هستم از قائمشهر. من تنها براي طبابت آموزش ديده ام و كار ديگري بلد نيستم. اما بيمه ها در ايران خدايي مي كنند، بخصوص تأمين اجتماعي! به ما گفتند بطور تك شيفت مي توانيم در پزشك خانواده فعاليت كنيم. اما حالا مي گويند بايد لغو قرارداد شويم و اجازه ادامه نداريم. من كار ديگري بلد نيستم و پسر و دختر دانشجو دارم. خلافكار هم نيستم. اما نسخه 02 كه قرآن پزشك خانواده برخي محسوب مي شود، مي گويد بايد تا هشتم هر ماه پول ها پرداخت شود اما پول ما را دير مي دهند. اين طرح مثل يك بچه و چند پدر است. دانشگاه متولي است، اما پول را كس ديگری مي دهد. در اين مدت بعنوان پزشك خانواده بارها تحقير شدم. هر روز براي نوشتن فرم ارجاع با بيمار درگيري دارم. ما بايد فرهنگ بهداشتي را بالا ببريم، نه اينكه مثل زماني كه «دكتر طريقت» به قائم شهر آمدند، روز جمعه فلان درمانگاه و داروخانه روزانه نزديك آن درمانگاه را باز كردند و فيلمبرداري نمودند، که مثلا بگویند همه از اجرای آن رضايت دارند.

* دكتر حيدري از آمل: فقط به سؤالي كه امروز دخترم از من پرسيد پاسخ دهيد. براي دخترم در دفترچه درماني­اش دارو نوشتم و به اتفاق هم براي دريافت دارو به داروخانه رفتيم، كه داروخانه پس از رويت دفترچه گفت كه نمي تواند نسخه مرا بپيچد! دخترم پرسيد «بابا يعني تو ديگر دكتر نيستي؟» ! لطفا پاسخ دخترم را بدهید.

* دكتر عزيزپور از بابل: البته خوشبختانه درآمد من از راه طبابت نيست. اما شما بدانيد اينجا دعوا سر پول است. بيمه ها، وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام پزشكي (متولي پزشكان) سه ضلع مثلثي هستند كه با هم دعوا دارند. در اين ميان بيمه ها از همه گروه ها كلفت تر و اقتصادي تر هستند و پزشكان بي اطلاع از مسائل اقتصادي از همه ضعيف تر! اين طرح سياسي است و تبليغي. پزشك خانواده روستا هم بود. براي همين هم باعث شد سه وزير جابجا شوند. جناب آقاي دكتر جان بابائي گفتند كه اين طرح قانون است و نمي توان آن را متوقف كرد. اما من مي گويم هيچ چيز نشد ندارد! نگذاريد شما را بترسانند. سر ما را كه نمي بُرند! كدام يك از برنامه هاي پنجم توسعه به موقع اجرا شده كه اين يكي بخواهد بشود؟ شما گفتيد ممكن است بخاطر اين كار مجلس وزير را مورد حمله قرار دهد. جناب دكتر جان بابائي، 70  80% حرفهاي ما و شما يكي است، اما در اين مورد من با تأكيد مي گويم كه چنين نيست. ديشب در مجمع نمايندگان استان با تعدادي از نمايندگان صحبت كردم، هیچكدامشان نگفتند كه طرح بايد حتماً اجرا شود! همه از اجراي طرح در مازندران گله داشتند. حتي نماينده بابل اعلام كردند كه بابت اين مسئله به وزير تذكر كتبي داده اند. من حاضرم هر تعداد رأي بخواهيد براي توقف سريع طرح بگيرم. اين طرح با اين وضعيت اجرا مسائل امنيتي دارد و ممكن است باعث اغتشاش و آسيب شود كه هيچكدام از ما راضي به این مسئله نيستيم. اين طرح مسائل شرعي دارد «مثقال ذره خير يره، مثقال ذره شر يره» يعني اينكه بيمه ها از جيب مردم و دولت سهم مي برند ولي پاسخگو نيستند و از پول مردم استفاده مي كنند.

مسايل اخلاقي و حقوقي دارد. مردم اگر بفهمند چه بلايي قرار است سرشان بيايد مي توانند بپرسند كجاي قانون نوشته كه من «بايد» فقط به يك پزشك مراجعه كنم و می توانند در مقابل مجلس تجمع كنند. اختلال در خدمات دهي و خدمات گيري وجود دارد. اين طرح حداقل 15- 10 سال نياز به زمان براي جا افتادن دارد. مگر ما « همستر» يا موش آزمايشگاهي هستيم كه به زور ما را به مسايل عادت دهند. شما حتي گفتيد كه اين دو استان همينطوري ادامه مي دهند ولي «اگر» بخواهد در كشور اجرايي شود، هر استان يك شهر! يعني حتي جرأت ندارند در يك شهر هر استان اجرا كنند. صندوق هاي بيمه نزول خوارند. وقتي شما براي گرفتن وام به بانك مراجعه مي كنيد خرخره شما را فشار مي دهند و حتي يك روز ديركرد را از شما مي گيرند. اما صندوق هاي بيمه ماهها در پرداخت هايشان تأخير دارند و يك آب هم رويش مي خورند، مگر نزول خوار بايد شاخ داشته باشد؟!!

* دكتر گل نژاد از جويبار: ما از ابتدا بيمار مدار آموزش ديده و بار آمده ايم، ولي ظرف مدت يك سال مي خواهند ما را بيمه مدار كنند. اصل اقتصاد سلامت هم مي گويد كه بيمه وقتي موفق است كه سود كند. همه بيمه هاي ما در شكم دولت هستند و بجز تأمين اجتماعي كه بدليل سرمايه گذاري هاي متعدد سوددهي دارد، بقيه ضرر مي دهند. البته حتي در مورد تأمين اجتماعي هم گفته مي شود كه در حال ورشكستگي است. البته اينكه چرا اينگونه است و چه چيزي پشت اين قضايا وجود دارد، نمي دانم! حالا ما انتظار داريم اين بيمه هاي در حال ورشكستگي، همان خدمات قبلي را ارائه دهند، كه نمي شود و اين قياس مع الفارق است. در اين ميان دل من به حال مردمي مي سوزد كه مثلاً مي آيند و اصرار مي كنند كه نسخه مرا در دفترچه روستايي بنويس. آنها نمي­دانند چه خبر است. حداقل كاري كنيد نسخه هاي ما را پاراكلينيك و داروخانه قبول كند. هرچند خيلي از داروها را كه اصلاً ديگر بيمه قبول نمي كند. اينقدر كشورهاي مترقي را مثال نزنيد. كشورهاي مترقي زيرساخت داشتند كه توانستند، آيا ما داريم؟ در اينجا بيمه حرف خود را مي زند، وزارتخانه حرف خود را و مردم هم هر كدام حرف خود را مي زنند و براي همين هيچ اتفاقي در جهت بهبود اوضاع رخ نمي دهد و 5/1 سال است كه فقط حرف مي زنيم و كارشناسي مي كنيم ولي مشكل حل نشده است. وقتي يك متخصص پزشكي اجتماعي مي آيد و براي آمارسازي، بدون زيرساخت هاي لازم و بررسي كافي، تعداد زيادي وظيفه براي پزشك خانواده رديف مي كند، من پزشك با سابقه كه اين وظايف را مي بينم، مي گويم اين طرح به درد نمي خورد. طرح بايد صريح، ساده و مشخص باشد. اين طرح در همين مدت جواب خودش را داده. مردم بسيار ناراضي اند و در مطب ها به افرادي كه همه به آنها اعتقاد داريم توهين مي شود كه اصلاً درست نيست. پيشنهاد من اين است: اول سرانه واقعي باشد. دوم، بيمه ها از شكم دولت خارج شود و خصوصي شود. و سوم، FFS برقرار گردد. چون در مورد بیمه ها تلفيق (دولتی-خصوصی) و استفاده هاي خاصي وجود دارد، اين طرح جلو نمي رود و ما از پزشك بيمار مدار شده ايم بيمه مدار، و اين به ضرر مردم است. نيروهاي مسلح از طرح خارج شده و خود اين مسئله طرح را زير سوال مي برد. بحث عدالت اجتماعي پيش مي آيد. رقابت از بين رفته، اقتصاد رقابتي از بين رفته و اگر اقتصاد رقابتي نباشد، پيشرفت بوجود نمي آيد. من 7 سال طول كشيد تا بفهمم طبابت يعني چه؟ اين باعث مي شود كه بيمار مرا بشناسد و بيماري كه مرا بشناسد و ويزيت مرا هم آزاد مي دهد و مي خواهد خوب درمان شود و برايش مسئله اي نيست. اما در اين طرح هيچ رصدي روي كيفيت پزشكان نيست و بيمار را مجبور كردند كه به پزشكي مراجعه كند كه اصلاً قبولش ندارد. پس اين حق مسلم ما و مردم است كه بتوانيم در دفترچه هاي تأ‌مين اجتماعي و خدمات درماني تجويز نماييم. يك سؤال هم دارم كه آيا از روز اول و در زمان عقد قرارداد، به من پزشك و بيمار گفته شده بود كه قرار است روزي چنين وضعي پيش بيايد؟

* دكتر افتخاريان از ساري: من عادت نكردم پول يا مفت به خانه ببرم! به دلايلي در طرح شركت نكردم، كه آن دلايل هم ايرادات نسخه 02 بود. من به اين اميد كه مثلاً ساعت 8 شب بعد بيماران را ويزيت كنم، يا بيماران خارج از طرح را ببينم، به طبابت آزاد ادامه دادم. اما هيچكدام از اين مسايل را پزشكان خانواده اجرا و رعایت نمي­كنند! يعني بعد از ساعت كاري خود بيمار مي بينند، بيماران خارج از طرح را ويزيت مي كنند، هزينه تزريقات مي گيرند و و و ... به نظر من اين روندي كه در اجراي 02 در پيش گرفتيم جز اتلاف منابع هيچ نتيجه اي ندارد. اما اگر قرار است ادامه يابد دو پيشنهاد دارم: يكي اينكه خواهش مي كنم نظارت و سختگيري ها را زياد كنيد تا نسخه 02 دقيق پياده شود و همكاران پزشك خانواده به آنچه امضاء كرده اند متعهد باشند و از پزشك خانواده بعنوان «رانت» بهره نبرند. ديگر اينكه همه ما سرمايه هاي اين مملكتيم و با اين طرح آرام آرام از دور خارج مي شويم. لذا تنها راه پيشگيري از اين مسئله، برقراري مجدد FFS است.

* در انتها دكتر شيخ رضايي ضمن تشكر از صحبت هاي دوستان فرمودند: موضع گيري من در مورد اين طرح از ابتدا معلوم بود و از دو سال و نيم پيش تا بحال تغييری نكرده و همان موقع صحبت هايي كردم كه پس از چاپ، دكتر صالح طبري (مدير وقت خدمات درماني) گفتند كه اين حرفهايي كه شما زديد براي ما بد مي شود !!!  سال ها كار در حوزه بهداشت و درمان باعث شد كه ديدمان اينگونه باشد. روزي جناب وزير گفتند كه اين طرح «قانون» است. به وزير گفتم كه قانون است، وحي منزل كه نيست! تازه، آيه هاي قرآني داريم كه آيه هاي قبلي خود را نفي كرده اند. در قوانين كشوري هم مي بينيم كه شوراي نگهبان قوانين را تغيير مي دهد. در 8 سال گذشته بسياري از قوانين 20 ساله كنار گذاشته شدند. ولی با این وجود، اگر قرار است اين طرح ادامه يابد، براي ايجاد رقابت و افزايش شأن و منزلت پزشكان بايد پزشك خانواده و FFSبصورت دو لاين موازي ادامه يابد. نه اينكه هم پزشك خانواده باشد، هم جور ديگري كنار آن كار كند. بايد FFS برقرار شود تا بتدريج اين دو خط موازي به هم نزديك شوند و انشاء الله بر هم برسند. باور كنيم كه بيماران ما بسيار بدبختي مي كشند.

* سرانجام جناب دكتر جان بابايي سخنان انتهايي خود را ايراد نمودند. ايشان در پاسخ به دكتر شفائي فرمودند كه من هرگز نگفتم طرح را با قدرت و قوت ادامه مي دهيم و اين يك شانتاژ رسانه اي است كه در صحبت ها اغراق مي كنند. اين طرح بايد بيشتر بر روي ارجاع و سطح 2 و 3 تمركز داشته باشد. شخصاً در طوبي هيچ بيماري را بدون ارجاع ويزيت نكرده ام. اين كار جلوي مراجعه بي رويه را مي گيرد. بايد اين مسئله را بدانيد كه ما در اولين جلسه ستاد كشوري حتي با دعوا شركت كرديم! آنها تعجب كردند و گفتند كه در فارس جلسه مشابهي داشته اند و آنها راضي بوده اند. در مورد همكاراني كه خارج از طرح هستند بحث فقط بحث مالي نيست، بلكه مسئله مهم تر، حيثيتي است. ما مرتب آسيب شناسي مي كنيم تا با اشتباه كمتري وارد سطح 2 و 3 شويم. چون طرح كشوري است ما نمي توانيم به تنهايي لغو كنيم. قول مي دهم برقراري مجدد FFS را دوباره پيگيري كنيم. البته يادمان باشد كه اگر طرح را لغو كنيم بايد بعد از مدتي با پزشكاني كه در طرح وارد شده اند چنين جلسه اي بگذاريم و به اعتراض و درد دل آنها گوش كنيم. اين قضايا صنفي است. من هم معتقدم اگر طرح درست اجرا شود به نفع مردم و كشور است.

* در اينجا دكتر شفائي در پاسخ به جملات آخر جناب جان بابائي نكته اي را تذكر دادند. ايشان گفتند كه ما حداقل 500 پزشك عمومي در ساری داريم كه براي دريافت مجوز به نظام پزشكي مراجعه نموده و نامشان در آنجا ثبت است. از اين تعداد، حداكثر 20 پزشك بوده اند كه منحصراً بخاطر طرح پزشك خانواده مطب افتتاح كرده اند و ما در حقيقت فقط براي 20 پزشك عمومي كارآفريني كرده ايم و بقيه به نوعي پيش از اين مطب داشته و روزگار مي گذراندند. حالا شما بايد از اين 20 نفر و پاسخگويي به آنان پس از لغو احتمالي طرح بترسيد، ولي از ما (پزشكاني كه شغل و زندگيشان پس از اجراي طرح در معرض خطر قرار گرفته) كسي نمي ترسد!!!                    

 

 

چكيده سخنان:

1- تمام حاضرين جلسه، به اتفاق، بر ناكارآمد بودن روش فعلي اجراي طرح در استان مازندران تأكيد داشتند كه باعث فشار مضاعف بر اقتصاد و كيفيت خدمات سلامت مردم اين استان و نيز برخي پزشكان شده است.

2- همگي بر اين نكته بديهي متفق القول بودند كه در هر صورت، تعدادي از پزشكان، به دلايل مختلف توانايي شركت در طرح را ندارند، اما نبايد از هستي ساقط شوند و از طبابت و اشتغال به شغل مورد علاقه خود باز بمانند.

3- در حال حاضر يكي از مشكلات مهم پزشكان خارج از طرح، عدم تعهد پزشكان خانواده به نسخه «02» ، از جمله ويزيت بيماران خارج از طرح(متاسفانه و دردمندانه، حتی با تعرفه هایی بسیار پایین تر از تعرفه های مصوب!!!) و ويزيت بيماران در خارج از ساعات كار پزشک خانواده(بطور آزاد) مي باشد كه بايد به شدت با اين قانون شكني ها مقابله شود و بر اجراي دقيق «02» تأكيد گردد.

4- مهم ترين مسئله اي كه حاضرين در جلسه به طور كامل روي آن نظر مشترك داشتند، اشتباه در لغو FFS (چه از نظر قانوني و چه از نظر اجرايي) بود و لذا همگي خواستار برقراري مجدد FFS براي پزشكان و مردم خارج از طرح شدند.

5- رييس محترم دانشگاه، قول پيگيري جدي اين خواسته ها را دادند.

تاریخ درج1392:12:27
کلمات کلیدیپز
بازدید897
گروهاخبار عمومي